روز جهانی زن که در گذشته روز جهانی زنان کارگر نامیده می شد بزرگداشتی است که همه ساله در روز هشت مارچ برگزار می شود تجلیل و مفهوم هشت مارچ درجوامع مختلف متفاوت بوده است.
این روز در اپتدا به عنوان یک رویداد سیاسی در بین احزاب سوسیال آمریکا، آلمان و اروپایی شرقی آغاز شد اما بعد ها در فرهنگ بسیاری از کشور ها آمیخته شد.
بذر این ماجرا در سال ۱۹۰۸ کاشته شد، زمانی که ۱۵ هزار زن، در نیویارک راهپیمایی کردند و خواهان ساعات کار کمتر، حقوق بیشتر و حق رای شدند.
حزب سوسیال آمریکا، یک سال بعد از این راهپیمایی، اولین روز جهانی زن را اعلام کرد.
این در حالیست که ایده جهانی شدن این روز از طرف زنی به نام زتکین بود.
وی اولین پیشنهاد را در سال ۱۹۱۰ در کنفرانس جهانی زنان کارگر در کپنهاگ داد. در این کنفرانس که ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور جهان حضور داشتند، همه به اتفاق آراء به پیشنهاد او موافقت کردند.
همچنان سازمان ملل نیز از سال ۱۹۷۷ این روز را به عنوان روز حقوق زنان و صلح بین المللی به رسمیت شناخت. در این روز زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی، قومی، ملیتی، فرهنگی و سیاسی به یاد آوری موفقيت ها و دستاوردهای شان می پردازند.
با مرور زمان، این روز در بیشتر مناطق جهان کم کم رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را نسبت به زنان بیان کنند.
اما در افغانستان این روز پس از دو دهه آزادی این دومین سال است که بعد از دوباره روی کار آمدن طالبان، زنان تحت سیطره این گروه از همه حقوق انسانی شان محروم و خانه نشین شدند. آنان حتی از حقوق اولیه شان محروم هستند و تلخ ترین و سیاه ترین روزهای زندگی خود را زیر سایه این گروه می گذرانند.
مسدود شدن مکاتب، دانشگاه ها، حمام ها، کلپ های ورزشی ، مراکز آموزشی و اماکن تفریحی از جمله موارد کوچک بر تاریخ و سرنوشت درد آلود جامعه زنان افغان در این دوران می باشد و تقریبا به نقطه صفری رسیده ایم، در نقطه ای که زنان در افکار مردانه زن ستیز، حتی نمی توانند برای قبول خود به عنوان یک انسان آزاد و توانمند جا باز کند. این پدیده واقعیتی است که نمی توان آن را نادیده انگاشت.
متاسفانه وضعیت زنان جامعه افغانستانی در شرایط جدید طالبان پس از سقوط جمهوریت فضای اختناق و سیاه دوران گذشته این گروه را دوباره زنده ساخته و آنان همچون گذشته تلخ شان دیگر نمی توانند در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری اشتراک کنند.
زندانی شدن فعالین حقوق زن و شکنجه نمودن آنها، خموش نمودن صدای زنان و معترضین، سلب تصمیم گیری از آنها، قتل های مرموز و اخیرا به تعویق در آوردن امتحان اگزیت( شورای طبی ) دختران، از دیگر مواردی است که بیشتر از قبل زنان را از نگاه روحی صدمه زده است.
مجموع عوامل و زمینه های یاد شده سبب گردیده تا زنان در کشور مان دچاره افسردگی، دلتنگی و حتی تعداد زیادی در این مدت به زندگی شان پایان داده اند.
بنا جنبش زنان خود جوش افغانستان که به هیچ جناح سیاسی، حزبی و قومی وابسته نبوده از جامعه جهانی می خواهد تا با اعمال فشار بر طالبان خواستار رفع محدودیت هایی شوند. که اخیرا طالبان بر زنان وضع نموده، آنها می خواهند تا حق کار ، آموزش، حقوق برابر، حق فعالیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و پایان دادن به کلیه اشکال تبعیض و خشونت علیه زنان تضمین شود. تا زنان افغان بار دیگر قربانی جنگ های نیابتی که در آن هیچ نقشی نداشته، نشوند.